اقای رییس جمهور... اقای رییس جمهور...

این روزها مساله ۵ میلیون تومان پارلمانی دولت به برخی نمایندگان طراح استیضاح وزیرکشور  و گرفتن امضا از انها با روشی غیراخلاقی برای انصراف از این استیضاح نقل محافل شده و بویژه مطلب روز پنج شنبه جناب اقای شریعتمداری در این زمینه و پاسخ به جوابیه اقای کردان در کیهان امروز ابعاد این قضیه را بسیار روشن کرده است.

نمی خواهم در فضای فعلی که همه می گویند "کی بود کی بود من نبودم ..." وارد این قضیه شوم و درعین حال هم فکر می کنم ابعاد ان برای ره جویان حقیقت بسیار روشن است اما می خواهم جسارتا مطالبی را خطاب به رییس جمهور از زاویه ای دیگر بیان دارم ..

هفته پیش امام جمعه اهل سنت بخش زراباد شهرستان کنارک استان سیستان و بلوچستان که در نخستین سفر پیگیری مصوبات دور اول با او اشنا شدم به من زنگ زد تا حالی بپرسد من هم از فرصت استفاده کردم و از اوضاع و احوال مردم در انجا از او پرسیدم که اینچنین گفت..

"از خرداد ۸۶ که طوفان گونو این منطقه را درنوردید تا الان برغم تلاشهایی که شده است هنوز مردم مشکلات فراوانی دارند و بسیاری از انها بدون سرپناهند و زیر کپر زندگی می کنند اقای رنجبران وضع مردم اصلا خوب نیست."

از ان روز پیگیر قضیه شدم و حتی از استاندار جدیدشان در جلسه مشترک با دولت پرسیدم که برای حل موضوع چه کرده اند و او هم از پاسخش معلوم بود که ... بگذریم ...

در اینجا می خواهم این سئوال را بپرسم ..ایا بهتر نبود جناب وزیرکشور بجای اینکه دراین سه چهار ماه در گیرودار تکذیبیه و اطلاعیه دادن درباره مدرکش مشغول شود سری به این منطقه محروم می زد و حداقل اگر کاری هم نمی توانست بکند پای درددل مردم رنج دیده انجا می نشست؟

ایا اینکار دوستی با احمدی نژاد و حرکت در مسیر دولت نهم است یا تلاش برای توجیه مسئله ای تقریبا روشن و اخیرا هم ... "که البته بگذریم اقای وزیر گفته اند من از موضوع خبر نداشتم انشاالله که خبر نداشته اند..."

حالا از ان سو گفتم از این سو هم بگویم ..

"همین چند شب پیش بود که کامران نجف زاده ساعت ۱۰ شب بهم رنگ زد که یک خانواده شش نفری چند شبانه روز است بدلیل جواب کردن صاحبخانه در زیر چادری در پارکی کوچک در محله محروم امامزاده حسن تهران گذران می کنند گفت..تو رو خدا ببین می تونی کاری براشون بکنی از زمانی که شنیدم بدجوری اعصابم بهم ریخته...

با ناامیدی حدود یک ساعت بعد به یکی از بچه های ریاست جمهوری زنگ زدم و موضوع رو گفتم و چند دقیقه بعدش در حالیکه اصلا احتمال پیگیری نمی دادم مدیرکل شکایات نهاد باهام تماس گرفت و ادرس محل رو گرفت باز هم خیلی امیدوار نبودم تا اینکه حدود ساعت هفت صبح موبایلم زنگ خورد یکی از بچه های شکایات بود گفت ..اقای رنجبران حدود ساعت یک ونیم دو نصفه شب رفتیم هرچی گشتیم محل اونها رو پیدا نکردیم ادرس دقیق تر بدید.

خلاصه دوباره با کامران دست بکار شدیم و شماره یکی از اهالی محل رو به اونها دادیم تا باراهنمایی این بنده خدا این خانواده رو پیدا کنند و بالاخره هم اونها رو پیدا کردند.

حدود ساعت شش غروب چهارشنبه بود که تماس گرفتند و گفتند ..اونها رو پیدا کردیم و درحال حل مشکلشون هستیم شنبه یکشنبه اسکانشون میدیم انشاالله...

البته می دانم که شاید بگویید خیلی ها در گوشه و کنار همین تهران هستند که مشکلات بدتر از این دارند اما به نظرم همین مقدار تلاش دلسوزانه هم قابل تقدیر است.

اقای رییس جمهور!

دوستان واقعی شما همین افراد گمنامند که همچون خود احمدی نژاد با تمام وجود درجهت حل مشکل مردم قدم برمی دارند نه انهایی که هنوز بررسی شما تمام نشده نامه ی خطاب به فرد را با عجله به جای انکه ابتدا به خود شخص بدهند به رسانه ها می فرستند یا اینکه بجای رسیدن به کار اصلی شان و حضور در جمع مردم محروم و حل مشکلات انها باز هم جوابیه می نویسند که ...

اقای رییس جمهور!

نیک می دانید و می دانیم مردمی که به شما رای دادند همه خسته و ناراحت از این زد و بندها در شانزده سال قبل از این دولت بوده اند پس انها را نا امید نکنید.

حتما جمله معروفتان یادتان هست.."افراد را باید فدای شعارها و ارزشهای ناب انقلاب کرد نه این ارزشها و امال را فدای افراد".

خبردار شدیم که از این موضوع بسیار ناراحت شده و دستور سریع قضیه را به بازرسی ویژه داده اید البته این را هم شنیدیم که هرچقدر این به ظاهر دوستانتان در معاونت پارلمانی و وزارت کشور خواسته اند موضوع را توجیه کنند راضی نشده اید و بازهم بیشتر خوشحال شدیم اما ان زمانی نهایت خوشحالی دوستداران واقعی شماست که همچون خود خود محمود احمدی نژاد بدون کمترین ملاحظه کاری با اینچنین افرادی قاطعانه برخورد کنید.

اقای رییس جمهور !

یادتان باشد بسیاری از رای دهندگان به شما با همه مشکلات اقتصادی و تنگناهایی که دارند به خاطر سلامت احمدی نژاد همچنان سر خود را بالا نگه داشته اند و از رای خود دفاع می کنند پس شما را به خدا با قاطعیت هرچه تمام تر با ریشه این مسئله برخورد کنيد تا همه حساب کار خود را بدانند .

معتقدم این فرصتی است که خداوند متعال در اختیار شما قرار داده است انرا از دست ندهید...   

 

تماس تلفنی حاج اقا منصور ارضی ...

امروز داشتم حاضر میشدم بیام اداره که بنده خدایی از دوستان زنگ زد و گفت ..حاج اقا منصور ((ارضی))کار واجبی باهات داره و دربدر دنبالته. گفتم چطور؟ گفت ..نمی دونم باهاش تماس بگیر.

سریع باهاش تماس گرفتم تا صدای من رو شنید گفت..کجایی با معرفت ؟ اومدی قبل از رفتن نیویورک خداحافظی کردی و التماس دعا گفتی بعدش رفتی و پیدات نشد؟

گفتم ..حاجی گرفتار شدم راست میگید باید میومدم پیشتون نشد ببخشید بگذارید به حساب کارهای فشرده ما .حاج اقا مثل اینکه کاری داشتید؟

-اره هرچی فکر کردم دیدم بهتر به شما زنگ بزنم .توی این چند وقته بعضی از روزنامه ها و سایت ها نوشتن حاج منصور هم از این دولت بریده هرچی هم صبر کردم موج این اخبار کذب متوقف نشد در صورتی که همه می دونن من چقدر به این دولت که مورد تایید حضرت اقاست علقه دارم بویژه به حاج اقا محمود .

حاج اقا منصور ارضی که خیلی از این اخبار کذب ناراحت به نظر میرسه این طور ادامه میده ..

من همون طور که میدونی نظراتم رو در جایی که احساس کنم باید بگم میگم و دغدغه من هم دین و مردم ونظام و خون شهدا و راه امام و حضرت اقاست اما نباید از صحبتهای من چنین احساس بشه که من هم از این دولت بریدم این دولت به معنای واقعی خدمتگزار ملته و من هم اگه خدا قبول کنه یه خادم کوچک برای این دولت و مردم و حضرت اقا هستم .

حاجی که صدای عادیش هم پشت تلفن یک حالت خاصی داره با اون لحن برخاسته از صداقتش به سفر هفته پیش به بجنوردو مشهد اشاره می کنه و میگه ..هفته پیش هم با اقای رییس جمهور ابتدا به بجنورد و بعدش هم به مشهد رفتیم و توی حرم اقا امام رضا با هم زیارت امین الله رو خوندیم بعدش هم حدود یک ساعت و نیمی با هم صحبت کردیم .

حاج اقا منصور ارضی از سفر به گیلان هم خبر میده و اینطور میگه ..

این هفته حالم خیلی خوب  نبود و می خواستم برای ادای وظیفه ای که ما در این سفرها برعهده داریم یعنی هماهنگی هیات های مذهبی از حاج حسین سازور بخوام که این سفر رو به همراه دولت بره اما دیدم با توجه به این جوی که برخی ها با این خبرهای کذب درست کردن لازمه که خودم این سفر رو هم برم شما که انشاالله می ایی گیلان؟

گفتم.. بله حاج اقا این سفر هستم.

حاجی هم گفت..انشاالله توی گیلان می بینمت.

روزه 23 ساعته ...((خاطرات سفر نیویورک 1))

از زمانی که فهمیدیم باید بعد از ظهر روز یکشنبه ۳۱ شهریور و بعد از نماز ظهرو عصر حرکت کنیم می دونستیم که باید یکشنبه رو روزه بگیریم اما نمی دونستیم که چه ساعتی و به چه وقتی باید افطار کنیم که مشخص شد باید به وقت افقی که قرار داریم افطار کنیم.

حالا مشکل اینجا بود که افق ما هر چه به سمت نیویورک می رفتیم روز بود و در اون خورشید غروب نمی کرد در واقع در این مسیر هر چقدر حرکت می کردیم خورشید پشت سرمون می اومد از اقای محمدی گلپایگانی تو فرودگاه پرسیدم که اگر اینطوری بخواهیم عمل کنیم باید ۲۳ ساعت تا نیویورک روزه باشیم .

اقای گلپایگانی هم گفت ..الان چاره ای ندارید یا باید قبل از ظهر امروز از تهران خارج می شدید و روزتون رو افطار می کردین یا اینکه باید ۲۳ ساعت رو تحمل کنید و روزه بگیرید تا ۶۰ روز روزه به گردنتون نیافته !البته فقط در صورتی می تونید روزتون رو بخورید که حالتون خیلی بد بشه و مجبور بشید بخورید.

توی هواپیما برخی ها که صبح از تهران رفته بودن بیرون راحت بودن برخی از بچه های حفاظت هم نمی دونم از کجا استفتا گرفته بودن که به وقت تهران حدود هفت شب افطار کردن اما بقیه به همراه اقای رییس جمهور روزشون رو تا موقع رسیدن به نیویورک نگه داشتن یعنی حدود ۲۳ ساعت روزه .

دیگه لحظات اخر واقعا کم اورده بودیم من و کامران و اقای جوانفکر تا اونجا که تونستیم خوابیدیم تا شدت ضعف و بویژه تشنگی رو حس نکنیم اما لحظات اخر واقعا حس می کردیم که هیچی اب توی بدنمون نمونده .

حدود یک ربع مونده بود که هواپیما در نیویورک به زمین بنشینه بالاخره این خورشید خانم غروب کرد و ما هم توی همین یک ربع نفهمیدیم چه جوری افطار کردیم هر چی جلومون گذاشتن خوردیم اخه واقعا ۲۳ ساعت روزه بودن خیلی سخته...

سفر به ینگه دنیا ...

بالاخره دولت اقای بوش در دقیقه نود برای هیات همراه رییس جمهور و اکثر خبرنگاران روادید سفر به نیویورک رو صادر کرد تا بعد از سالها کارشکنی امریکاییها تعداد قابل توجهی از خبرنگاران جمهوری اسلامی بتوانند رییس جمهورشون رو در سفر به مقر سازمان ملل همراهی کنند من هم در این سفر انشاالله  حضور خواهم داشت وبرای اولین بار به ینگه دنیا سفر می کنم .

جالبه! که در این سفر هم داداش خوبم همسفرمه...

کامران خان نجف زاده هم باهامون میاد انشاالله البته به غیر ازمن و کامران هم عزیزان با تجربه ای در تیم اعزامی  واحد مرکزی خبر حضور دارند که باید از تجربیاتشون به خوبی استفاده کنیم .

ازهمه دوستان التماس دعا دارم .

دعا کنید نماینده شایسته ای برای خبرنگاران جمهوری اسلامی و همه مردم باشیم و دست پر برگردیم .

انشاالله برگشتم از سفر می نویسم البته ما هر وقت می خواهیم بریم سفر به یکدیگر می گیم تا زمانی که درهواپیما ننشسته ای و نپریدی مطمئن نباش که مسافری اما بهر حال دیگه فرصتی برای خداحافظی نداشتم .

یا علی   

بازهم نشون دادی منحصر بفردی...

از حدود دو هفته پیش که بهم موضوع رو تلفنی و البته رمزی گفت و خواست دعا کنم که کارش با موفقیت انجام بشه خیلی خوشحال شدم و از همون موقع هم مطمئن بودم که به هدفش میرسه اخه مگه میشه حاج کامران یه چیزی رو بخواد و به اون نرسه!؟

این داداش ما هم بااراده و خوش فکره و هم دل پاکی داره که هر کسی نداره برای همین هم خدا خیلی دوستش داره و هم جا دستش رو میگیره ...

البته همین جا این رو که به خود کامران هم گفتم /بگم که بعنوان یک خبرنگار به ویژه خبرنگاری که به لبنان هم رفته و فضا و مشکلات کار در اونجا رو تقریبا می شناسه خیلی به موقعیتی که کامران بدست اورده بود غبطه خوردم اما از ته دلم هم خوشحال شدم که این موفقیت بزرگ نصیب صمیمی ترین دوستم میشه اخه فقط دیدن سید حسن نصرالله از نزدیک یک موفقیت یا بهتره بگم یک ارزو برای هر خبرنگاری که از ایران به اونجا میره چه برسه به اینکه از سید وقت مصاحبه بگیره و رو درروش بنشینه...

بالاخره کامران اخرای هفته پیش بود که زنگ زد و گفت.. مصاحبه رو گرفتم داداش !  خیلی خوشحال شدم گفتم گل کاشتی داداش...

 از سختی هایی که برای گرفتن مصاحبه کشیده بود برام گفت و گفت که چگونه نزدیک بوده اخرای کار کم بیاره اما با دیدن سید همه چیز حتی اسم سید رو هم فراموش کرده و... اخرش هم تسبیح رهبر بزرگ جهان عرب رو به یادگار گرفته...

من هم به کامران گفتم که استاد عزیزو زحمت کش و سپید موی ما در اینجا چقدر از این مصاحبه خوشحال شده و چه چیزی درباره اوبهم گفته ...

وقتی بهش گفتم انگار همه خستگی هاش و دلتنگی هاش یادش رفت...

حاج کامران نجف زاده میدونم که هیچوقت مغرور نمیشی و اهل این چیزها نیستی برای همین این رو میگم ..(( بازهم نشون دادی منحصر بفردی ...))

راستی اخر این پست هم یه خسته نباشید جانانه میخوام به دوستان خوبم اقا مجتبی قاسم زاده /ایمان مراتی /حمید امامی/علی اریانی / زین العابدین شهسوار حسینی /یونس بهرخ و تدوینگران خوب واحد مرکزی خبر و در راس همشون استاد عزیزو بزرگوارمون بگم که به شدت در تلاشند /تلاشی که بزودی نتیجه اون رو خواهید دید...

غم نان و غم دل ...

دیشب داشتم گزارش همکارم علیرضا بای رو در بیست و سی می دیدم که اتفاقا براش خیلی زحمت کشیده  و اون رو به واقع مستند تهیه کرده بود گزارشی درباره افزایش قیمت برخی مایحتاج مردم مثل انواع لبنیات و مواد شوینده اونهم در استانه ماه مبارک رمضان .

اکثر مردم در این گزارش می گفتن که قیمتها ظرف دو سه روز گذشته بین صد تا سیصد تومان افزایش داشته /برخی بی خیال می شدن و از خرید صرفه نظر می کردن و برخی هم به ناچار می خریدن در این میان عکس العمل فروشندگان در نوع خود جالب بود که حق رو به مردم می دادن اما می گفتن خوب شرکتها هم گران کردن دیگه ! اخر گزارش هم رییس شورای اصناف یه جورایی از صنوف حمایت کرد که اره این گرانی ها به این علل درسته و...

خیلی ناراحت شدم از چند جهت یکی اینکه واقعا توی این سه روز چه گذشته که قیمتها باید افزایش پیدا کنه و مگه این همه از برنامه ریزی ها صحبت نمی کردیم که در استانه ماه مبارک رمضان اجناس ارزانتر و راحت تر در اختیار مردم قرار بگیره پس این برنامه ریزی ها چه شد؟ ایا می تونیم این رو هم در ردیف گرانی ها و تورم جهانی قرار دهیم ؟مگر همین هفته پیش نبود که حضرت اقا در سخنان حکیمانه خودشون برای اعضای دولت بعد از اون همه تعریف و تقدیر از تلاشهای دولت اینگونه درباره مهار تورم توصیه فرمودند..

 ((در كشور ما واقعاً مسئله‏ى تورم، مسئله‏اى است. يعنى شما اين همه خدمت كرده‏ايد و اين همه زحمت كشيده‏ايد كه بايستى در وضع زندگى مردم اثرات خودش را بگذارد. الان هم تورم هست - البته همين طور كه اشاره كردند، تورم جهانى هم هست - منتها بخشى از آن مربوط به تورم جهانى است، بخشى از آن مسلّم مربوط به خشكسالى است، بخشى از آن مربوط به سرماى سخت زمستان گذشته است، اما بخشى از آن هم احتمالاً چيزهاى قابل اجتنابى است. پس بايستى عوامل قابل اجتناب را شناسايى و از آنها اجتناب كنيد.))

نمی دانم در هر صورت یا باید از برخی چیزها اجتناب کرد و اجازه نداد تا برای مردم مشکل درست کند و یا درست و به موقع با برخی موضوعات برخورد کرد تا بیش از این به مردم فشار نیاید و اینگونه بی محابا و بدون حساب و کتاب قیمتها بالا نرود این توصیه رهبر معظم انقلاب درواقع تکلیفی بر دوش دولت است .

ناراحتی دیگرم برمی گردد به کسی که حدود یک ماهی است صحبتهایش به سوژه داغی برای مطبوعات و رسانه ها تبدیل شده و از سوی دیگر موجبات ناراحتی شدید بسیاری از خانواده های معظم شهدا / معتقدان راسخ به ارمانهای امام و انقلاب و حتی برخی نزدیکان به رییس جمهور را فراهم اورده است .

باز هم دیروز این اقای محترم بعد از جلسه دولت به نوعی از حرفهایش دفاع و برای مناظره هم اعلام امادگی کرده است من نمی دانم ایا الان این حرفها و تکرار و اصرار بران اهمیت دارد یا رسیدگی به مشکلات مردم مثل همین تورم و گرانی لعنتی !

این حرفها چه دردی از مردم ما دوا می کند برادر عزیز! این همه برو بچه های دلسوز نظام و دولت در این مدت از این صحبتها ابراز ناراحتی کرده و به خود شما هم گفته اند باز شما ان را بیان می کنید؟

اصلا گیریم به فرض محال ادله شما درست نمی توانید به احترام این همه مخالف این صحبتها و مواضع  که در اعتقاد و دلسوزی بسیاری از انها به نظام و انقلاب و دولت شکی نیست دیگر از تکرار ان خودداری کنید و به قول یکی از بچه های متدین و حزب اللهی نمک بر این زخم نپاشید.

اگر اشتباه نکنم شما هم در زمره کسانی بودید که زمانی این شعار را سر میدادند "رهبرا! از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن " اشارت رهبر فرزانه انقلاب را نگرفتید..

((گفتند يك شيخى در يك مدرسه‏ى دينى به طلبه‏اى گفت كه گفته‏اند فلان طلبه، فلان مراوده‏ى غلط را دارد. طلبه هم گفت: اتّقوا من مواضع التّهم، آشيخ تو هم! خلاصه اينكه مواظب باشيد، مراقبت كنيد؛ «اتّقوا من مواضع التّهم»؛ براى خودتان و براى دولت مسئله درست نكنيدو براى جنجال‏آفرينى‏ها - كه كسانى دنبالش هستند - بهانه ندهيد.))

یا اینکه خدای نکرده دیگر به این شعار معتقد نیستید!؟

حتما اینطور نیست چون مسلما کسی که به این شعار و تبعیت از ولایت معتقد نباشد مسلما در دولت انهم دولت احمدی نژاد که به معنای واقعی ولایی است و به همین دلیل منتخب مردم شد جایی نخواهد داشت. 

 

حاشیه ای از مصاحبه با رییس جمهور...

توی این مدت که ننوشتم به شدت درگیر فراهم کردن مقدمات اغاز زندگی مشترک بودم که الحمدالله با عنایت خداوند متعال و همراهی بسیار همسر عزیزم به خوبی و خوشی انجام شد و الان بیش از سه هفته است که زندگی جدیدی رو اغاز کرده ام .

چند روزی بیشتر به مراسم ازدواجمون نمونده بود که مصاحبه با رییس جمهور در خصوص عملکرد دولت در سالروز سوم تیر پیش اومد مصاحبه ای که باید در قالب گزارشی نسبتا سنگین ارائه می شد با این که از حدود دوهفته قبل از این با اقای احمدی نژاد صحبت کرده و برای این مصاحبه وقت گرفته بودم اما اقای رییس جمهور دقیقا در دقیقه ۹۰ وقت داد و این در حالی بود که برخی از کارهامون برای مراسم ازدواج هنوز باقی مونده بود.

 چاره ای نبود باید کار این گزارشی رو که پیشنهاد داده بودم خودم انجام می دادم انصافا همسرم هم سر این قضیه خیلی سعه صدر به خرج داد اخه از روزی که این گزارش رو پیشنهاد داده بودم بهم می گفت..(( یه جوری برنامه ریزی کن تا کار گزارشت با کارهای خودمون تداخل پیدا نکنه ))در هرصورت کار رو شروع کردیم .

رییس جمهور ابتدا صبح چهارشنبه ۲۹ خرداد  رو برای انجام مصاحبه انتخاب کرد و ما هم به همراه دو گروه عازم پاستور شدیم و همه چیز رو برای مصاحبه اماده کردیم اما به محض این که رییس جمهور وارد محوطه ساختمان سفید شد و مارو دید به نوعی از انجام مصاحبه عذر خواهی کرد و گفت..جلسه ای با سران قوا پیش اماده واقعا نمیشه الان.

من هم گفتم اقای دکتر دوهفته است که من دارم برای این مصاحبه تلاش می کنم وقت ندادید و ندادید الان هم دارید لغو می کنید بچه ها از ۹:۳۰ صبح که اینجا هستن و همه چیز اماده است!

اقای رییس جمهور فکری کرد و گفت ..خوب امشب بعد از نماز مغرب و عشاء خوبه ؟ گفتم ..چی بگم ما روی همین زمان ظهر تا شب  هم حساب کرده بودیم اما ظاهرا کاری نمیشه کرد باشه !

رفتیم سازمان حدود ساعت ۷:۳۰ عصر به نهاد برگشتیم از گروهمون فقط دونفر تغییر کرد و بچه ها با خستگی دوباره کار اماده کردن صحنه مصاحبه رو اغاز کردن اخه ظهر قرار بود توی محوطه باز مصاحبه رو بگیریم اما شب باید داخل ساختمان سفید این کار رو انجام می دادیم به هر حال دو تصویر بردار خوبمون محمدرضا یوسفی و حسین اقبالی به همراه امیر حاج محمد خانی و حبیب افکاری و مهرداد متین کارشون رو بدون اندکی تاخیر اغاز کردن تقریبا صحنه اماده شده بود که یکی از اقایون ریاست جمهوری که از دوستان خوب من هم هست تا اومد گفت..این صحنه که این طور اماده شده مخالف نظر دکتره و زیادی مجلله البته میدونم که از نظر حرفه ای این بهترین صحنه است و از شما هم عذرخواهی می کنم اما نمی تونم تاکید اقای رییس جمهور رو در نظر نگیرم .

بچه ها که با تمام وجود و هنرمندی کارشون رو انجام داده بودن و از صبح هم درگیر بودن کلی حالشون گرفته شد دیدم نمیشه ساکت باشم خیلی صحبت کردم با این رفیق عزیزمون و به بچه ها هم گفتم صحنه رو تغییر ندن اما در نهایت هیچ فایده ای نداشت اصلا تغییری توی تصمیم اش ایجاد نشد توی همین گیر و دار بود که دکتر جلسه اش تموم شد و برای نماز اومد بیرون تا من رو دید گفت ..اماده اید مشکلی نیست؟ راستی بعد از نماز هم مقداری جلسه ما طول می کشه اشکالی نداره بایستید تا اخر جلسه مصاحبه کنیم؟

گفتم ..نه اقای دکتر صبر می کنیم اما تورو به خدا این مشکل صحنه مارو حل کنید بچه ها کلی زحمت کشیدن همه چیز رو منظم و مرتب اماده کردن بعد به نقل از شما این طور میگن که  صحنه مورد نظر شما نیست!

دکتر که تقریبا سرحال بود گفت..صحنه همینه ؟گفتم ..بله همینه

اقای رییس جمهور گفت ..خوب این تقریبا خوبه اما مراقب باشید زیاد مجلل نشه من هم قبل از این که بنشینم می بینم .

با خوشحالی گفتم ..باشه اقای دکتر .به بچه ها هم سریع گفتم که نمی خواد به چیزی دست بزنن اونها هم کلی حال کردن .

البته اقای رییس جمهور اقای شمقدری رو هم فرستاد تا صحنه رو کنترل کنه تا ان طور که باید/ باشه و در نهایت هم شمقدری تقریبا تایید  و اقای احمدی نژاد هم قبول کرد.

بعد از مصاحبه که تا حدود ساعت ۱۱:۳۰ شب طول کشید دکتر بعد از تشکر از بچه ها با تیزبینی خاص گفت ..دو نفر از بچه هاتون که صبح بودن نیستن ؟!من که خودم توی راه تغییر دو نفر از برو بچه های گروه رو فهمیده بودم خیلی تعجب کردم و به اقای احمدی نژاد گفتم ..ماشاالله خیلی تیزید اقای دکتر ؟! من خودم توی راه فهمیدم شما با این همه مشغله چطور فهمیدید؟!بگذریم...

تا یادم نرفته باید از بچه های گروه و معین کریم الدینی که تا دو نیمه شب کنار من نشست و این گزارش روتدوین کرد تشکر کنم و بویژه از استاد عزیزم که مثل همیشه راضی نیست اسمی از او ببرم متشکرم که اصلاحات اخر گزارش رو در نبود من انجام دادن.

راستی بعد از دو هفته گزارش نزدن بالاخره با توفیقی که خداوند متعال نصیبم کرد درباره اعتکاف گزارشی زدم که روز ۱۳ رجب در خبر ساعت ۱۴ پخش شد و انشاالله چند گزارش دیگر هم در دست تهیه دارم که امیدوارم هرچه زودتر اماده بشن.

از همه اون کسانی هم که در این مدت و برغم بروز نبودن به وبلاگم سر زدن خیلی متشکرم توی ایام پر برکت رجب از همگی التماس دعا ...

 

 

تفاوتهای دو افتتاحیه ...

سه شنبه هفتم خرداد ۸۷ افتتاح مجلس هشتم بود چهار سال خیلی زود گذشت دقیقا چهار سال پیش هم من چنین مراسمی رو تجربه کردم و حضوردرمراسم افتتاح مجلس هفتم بعنوان نخستین مراسم  افتتاحیه رسمی سیاسی درزندگی حرفه ایم ثبت شد  نخستین تفاوت این دو افتتاحیه مکانش بود.

 بهارستان و صحن سبزش نخستین افتتاحیه مجلس شورای اسلامی رو میزبان بودن تعداد خبرنگارها هم خیلی بیشتر شده بود این دفعه حدود ۲۷۰ خبرنگار داخلی و خارجی اومده بودن اما توی افتتاحیه هفتم تعداد خبرنگارها کمتر از این بود.

این دفعه خبری از اونهایی نبود که توی افتتاحیه مجلس هفتم درجایگاه روبروی هیات رئیسه  به نام اصولگرایی وزیر کشور و رییس جمهور رو جلوی چشم سفرای خارجی مسخره کردن البته شاید اونها فکر می کردن کارشون نوعی اصولگراییه اما من این رو قبول نداشته و ندارم .

هفتم خرداد ۸۷ تعداد خبرنگارهای باتجربه مجلس خیلی کمتر از چهار سال پیش بود جز چند نفر بقیه همه جوان و اکثرا تازه کارند در عرصه پارلمان/توی افتتاحیه مجلس هفتم من و یاسر مرادی که اون زمان خبرنگار همشهری بود و احسان جهاندیده که الان دبیر شورای اطلاع رسانی دولته تازه کارترین خبرنگاران مجلس بودیم که در بین ما هم یاسر از همه جوان تر بود.

این دفعه خبری هم از اون نماینده به ظاهر اصولگرا نبود که به نام اصولگرایی با داد و فریاد موجب قطع صحبتهای موسوی لاری وزیر کشور وقت شد بعد از چهار سال مثل اینکه معلوم شد این اقای نماینده که ادعای اصولگرایی می کرد چکاره است وقتی رد صلاحیت شد کمتر کسی ازش دفاع کرد خودش هم کم بالا و پایین پرید چون می دونست ...

معاونان پارلمانی رییس جمهور در این دو مقطع هم تفاوتی اشکار با هم دارند چهار سال پیش شنیده شد که  رییس جمهور به نفر حاضر در این جایگاه گفته باید هر چه زودتر استعفا بده دلیل این کار بعدها نمایان تر شد ...

 اما معاون پارلمانی این مقطع پس از حرف حدیث های فراوانی که درباره او برای سرپرستی وزارت کشورش بوجود اومد در روز افتتاحیه مجلس منتظر فردا بود تا رسما کارش را شروع کنه و مراسم معارفه اش برگزار بشه.

چهار سال پیش همه می دانستند رییس جمهور وقت سال بعد بر این مسند نخواهد بود اما امسال خیلی ها به این می اندیشند که ایا رییس جمهور سال بعد هم در این جایگاه خدمتگزار ملت خواهد بود یا معادلاتی که در پشت صحنه مجلس هشتم و بویژه هیات رییسه اون رقم می خوره نتیجه رو چیز دیگری خواهد کرد؟!...

 

یک تلفن پرسروصدا...

چهارشنبه تقریبا ظهر بود که تلفن همیشه ناارومم به صدا دراومد شماره تلفنی که روی گوشی افتاد اشنا بود خواهرزاده یکی از چهره های نام اشناو مطرح سیاسی کشور که البته خودش هم چهره اشنایی در میان سیاسیون داره ...

-سلام اقای رنجبران اون چی بود که یکشنبه شب درباره حاج اقا پخش کردید توی ۲۰:۳۰؟چرا اینجوری عمل می کنید؟

*سلام اقای .../ما که اصلا توی اون خبر اسمی از کسی نبردیم فقط گفتیم که یکی از چهره های سیاسی کشور حرفی زده که مثل اینکه انچنان هم منطبق با منافع ملی نبوده و رسانه های بیگانه هم دقیقا از این صحبتها برداشت ضد ایرانی خودشون رو کردن و معرکه گرفتن و البته اخرش هم یادی از سفارش امام برای همه از جمله خودمون کردیم که فرموده بودند:(( همه باید مراقب صحبتهای خودشون باشند تا دشمن نتواندسو استفاده کند))

- خوب همین خوب نبوده دیگه ؟ اصلا شما صحبتهای حاج اقا رو دقت نکردید که مقدمه و موخره داشته ؟!

*اقای ... من حدود چند ساعت زمان گذاشتم و پیگیری کردم که مطمئن بشم این صحبتها درست منتشر شده باشه اخرش هم با پسر خود شما چک کردم که خبرهای حاج اقا رو برای ما می فرسته و در اون خبر که برای من هم ایمیل شده بود هیچ مقدمه ای در این زمینه ندیدم و اتفاقا همه هم از چنین حرفی تعجب کردیم و ناراحت شدیم اما درنهایت گفتن این خبریه که دفتر خود حاج اقا فرستاده ! باید خود دفتر دقت کنن تا اینگونه موارد حساس درست با مقدمه و موخره خودش منتقل بشه این ربطی به ما نداره تازه ما هم که اصلا اسمی نبردیم در حالی که برخی سایتهای ارم دار طرفدار خود شما هم با بیان اسم و تشریح صحبتها و نوع بهره برداری رسانه های بیگانه بیان این سخنان رو اشتباه  اقای ... خوندند.

-در هر صورت اصلا اقای ... منظورشون اینی نبوده که بیان شده ایشون مثل این که ... سال رییس ... ... ملی بودن چرا باید این حرفها رو بزنن؟!

*ما هم دقیقا از همین تعجب کردیم و ناراحت شدیم بالاخره هرچی باشه اقای... جزئی از این نظامند و بهره برداری منفی از سخنان ایشون در رسانه های بیگانه  هر کسی که علقه ای به این نظام داشته باشه رو ناراحت می کنه .

-حالا حاج اقا دیروز یه صحبتی در این زمینه کرده و توضیحات بیشتری داده که براتون می فرستیم استفاده کنید خوبه/ گرچه توی خبر قبلیتون اسم نبردید نمی دونم چکار می خواهید بکنید !؟باور کنید جمع کردن  ماجرای ۷۷ امضای نماینده ها درباره این موضوع که با برداشت غلط و نادرست به حاج اقا نسبت داده شده بود کار سختی بود !

*قبول دارم انصافا کار سختیه ولی باید برید و به کسی تذکر جدی بدید که توی دفتر دقت نمی کنه و خبررو دقیق و باجزئیاتش منعکس نمی کنه ! اقای ... اجازه ندید خدایی نکرده با این اشتباهات سهوی یا عمدی با حیثیت ایشون بازی بشه /حاج اقا متعلق به این نظامه و به هیچ کس نباید اجازه داد تا از شخصیت /اندیشه و کلام ایشون سو استفاده کنه ...

 

مطالبی از جنس 20:30...

مطلب اول :هفته پیش وقتی شنبه اومدم سرکار دیدم یکی از وبلاگها درمورد مصاحبه من با وزیر مسکن نقدی نوشته و اون رو بسط داده به دیگر برنامه های چالشی صداوسیما و بویژه این حرکت بچه های ۲۰:۳۰ رو زیر سئوال برده و غیراخلاقی خونده  که چرا با دوربین روشن سئوال مطرح می کنید...

نخست اینکه به نظرم هیچ اشکالی نداره خبرنگار با حفظ شان مصاحبه شونده  و رعایت احترام او  و با طرح سئوالی پخته با دوربین روشن مصاحبه کنه چرا که مصاحبه شونده چه درجایگاه مسئول اجرایی و چه در جایگاه ورزشکار و هنرمند مشهور باید همیشه اماده پاسخگویی به مردم باشه و دوربین رسانه ملی هم برای مردمه و حتی به گونه ای نماینده مردم و افکار عمومی محسوب میشه .

یک مسئول اجرایی همیشه و حتی در خیابان باید به مردم جواب بده چون مسئولیت قبول کرده اونهم در نظامی اسلامی و ان ورزشکارو هنرمند هم بواسطه همین عنایات و توجه مردم به این جایگاه رسیده و نمی تونه و نباید از پاسخگویی به مردم فرارکنه یا غرور امیز با اونها برخورد داشته باشه .

پس بنابراین اگر دوربین روشن هم به سمت مصاحبه شونده برویم  و سئوال هم منطقی و پخته باشد یا باید بر این اساس همیشه امادگی داشته باشد و پاسخ دهد و یا اینکه دوربین را به واقع محضر مردم ببیند و درصورت امادگی نداشتن با یک عذرخواهی ساده جواب را به فرصتی دیگر موکول کند و یا حتی اگر سئوال هم غیر منطقی و نپخته بود مودبانه بگوید سئوال درست و منطقی نیست و من نمی توانم پاسخگوی به ان باشم پشت کردن به دوربین و فرار کردن از خبرنگار به منزله پشت کردن به مردم و فرار از پاسخگویه.

 جناب سعیدی کیا که برایش احترام خاصی قائلم پیش از عید و برغم اصرار دوربین خاموش بنده پشت تریبون ازاد ۲۰:۳۰ نیومد و بعد از عید هم برخلاف بسیاری از وزیران و مسئولان اجرایی در روز یازده فروردین دعوت مارو برای اعلام برنامه هایش در سال جدید به نوعی نپذیرفت ((تکرارکنم که اینجا هم دوربین خاموش دعوتش کردم )) در این مصاحبه هم که نویسنده وبلاگ مورد نظر از سر بی اطلاعی ان را دیدار با مسئولان وزارت مسکن عنوان کرده است در صورتی که دیدار با مسئولان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بود بنده از ابتدا با دوربین خاموش از اقای سعیدی کیا دعوت کردم اما توجهی نکرد و سپس حدود ۴ دقیقه با دوربین روشن به سراغش رفتم که پشت به دوربین کرد و راه خودش رو ادامه داد و در نهایت هم  انچه پخش شد و مردم دیدند حدود ۱۰ ثانیه از دعوت من و رفتن اقای سعیدی کیا بود و ما به احترام اقای وزیر از خیر پخش ۳ دقیقه و ۵۰ ثانیه دیگر این تصاویر گذشتیم.

ما خبرنگاران اگر لایق و قابل باشیم به نوعی نماینده مردمیم و باید به پشتوانه اونها خیلی محکم و  راحت و البته مودبانه / پرمغز و با درنظر گرفتن همیشگی منافع ملی سئوالمان را بپرسیم و بویژه ان کسی هم که مسئولیت اجرایی می گیرد باید همواره اماده پاسخگویی باشد مگر انکه احیانا پاسخ او ضربه ای به منافع بلند مدت مردم بزند که البته برای این مورد هم راه حل های روشنی وجود دارد...

مطلب دوم درباره گزارش منتقدانه دوشنبه هفته پیش دوست و همکار عزیزم کامران نجف زاده در خصوص دکتر الهام/ سخنگوی محترم دولت است..

پس از این گزارش عده ای ناراحت شدند که چرا این گزارش منتقدانه پخش شده است و عده ای هم که تقریبا از چند روز قبل از این /انتقادات خود ((بخوانید تخریبهای خود ))را در این زمینه بیان کرده بودند ((انجام داده بودند)) دوباره به تکاپو افتادند .

اول اینکه ..ان کسانی که ناراحتند حتما می دانند و باید بدانند که انتقاد مشفقانه و دلسوزانه عین حمایت است و همان طور که در روایات داریم المومن مرات المومن ((مومن باید اینه مومن باشد)) ضمن اینکه رهبر معظم انقلاب نیزهمواره بر بیان انتقادات فکورانه /دلسوزانه و راهگشا تاکید دارند و ما هم باید بر این مسیر حرکت کنیم مطمئنا کسی که فقط زبان به تعریف و تمجید می گشاید قابل شک است نه ان کسی که بنا بر وظیفه شرعی و ملی هم خوبی ها و نکات مثبت را می گوید و هم بجا انتقاد می کند .

و اما دوم.. ان رسانه هایی که دوباره بر سر این موضوع معرکه گرفتند یا بهتر بگویم تیم پشت صحنه همه انها که تیمی واحد است/ همانهایی هستند که پیش از انکه کسی حرف بزند حرفش را نقد و حتی ان را برای عموم هم منتشر می کنند دیگر از انها نمی توان انتظاری بیش از این داشت اما حداقل فکر می کنم بعد از این گاف بزرگ و بی سابقه رسانه ای مدتی سکوت کاری عقلایی باشد البته من نمی دانم اگر چند روزنامه دیگر این تیم نمی توانستند در اخرین لحظه جلوی چاپ مطالب از قبل تنظیم شده متفکرانشان را درباره صحبتهای گفته نشده رییس جمهور بگیرند چه اتفاقی می افتاد؟...

مطلب اخرم نیز درباره برادری است که اخیرا استعفای پر سر و صدایی ازمدیریت فرهنگی شورای اطلاع رسانی دولت داشته است ..

حداقل چیزی که می دانم این است که اگر کسی بخواهد با نیت خیر استعفا دهدحداقل نباید هیچ رسانه و روزنامه ای از استعفایش زودتر از نهاد مربوط مطلع شوند و این طور پر سر و صدا به ان بپردازند چه بسیار مدیران دلسوزی در سطح کلان تر از این داشته ایم که بعد از چند هفته و حتی چند ماه رسانه ها از استعفای انها مطلع شده اند...

خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کند...