هفته پیش خبرنگار بخش ورود ازاد روزنامه قدس بهم زنگ زد تا به مناسبت روز خبرنگار مصاحبه ای با من داشته باشه واین مصاحبه رو یکشنبه هفتم مرداد گرفت ودیروز چهارده مرداد هم چاپش کرد این نخستین تجربه من در مصاحبه با مطبوعات به شمار میاد/ به یکی از بچه ها گفتم بالاخره یه روزنامه هم پیدا شد تا با ما مصاحبه بگیره البته می دونم خیلی کم پیدا میشه کسی که روزنامه قدس رو بخونه برای همین هم متن کامل این مصاحبه رو روی وبلاگم میگذارم:
حسين رنجبران از پستي و بلندي هاي شغل خبرنگاري مي گويد؛ خبرنگار يعني نقطه سر خط!

 

* معصومه نافرمان

خبرنگار؛ يعني سه، دو، يك... بدو بهار، تابستان، پاييز، زمستان، اسفند، دي، ارديبهشت ... خبرنگار يعني رفتن منهاي توقف. خبرنگار داستان همه آدمهايي است كه به جاي توپ بادي مي دوند دنبال آرزوهاي پسربچه هايي با توپ پلاستيكي. خبرنگار؛ يعني نقطه سر خط.
اولين باري است كه براي نوشتن ليد مصاحبه مانده ام. گزينش كلمات براي آنهايي كه مي گويند و مي نويسند دشوار و وسواسي تر است. با اين حال غنيمت است؛ بهانه اي براي پاسداشت همه خستگيهايي كه مقدس است و متبرك.
گفت و گو با محمدحسين رنجبران را به همين خاطر انتخاب كردم، اشتراك در كار و دغدغه ها به نوعي گفت و گو را راحت تر مي كرد.
او خبرنگار واحد مركزي خبر است و با همه جواني اش تجربه هاي بزرگي را پشت سر گذاشته است. از همراهي هاي رياست جمهوري در سفرهايش تا انتخابات مجلس و خبرگان و... اتاق شيشه اي 30/20 بخش فراموش نشدني خاطرات اين خبرنگار 28 ساله است.
اولين چيزي كه با شنيدن نام «خبرنگار» به ذهنتان مي رسد.
تلاش
در اصل مهمترين شاخصه براي خبرنگار شدن هم همين است.
حتماً آن هم در كنار داشتن انگيزه، شم خبري، خلاقيت، مطالعه و...
ظاهراً عشق را فراموش كرديد.
اگر غير از اين باشد كه كسي نمي تواند دوام بياره!
براي شما هم همين طوره؟
قطعاً.
اولين خبري را كه تهيه كرديد، به خاطر داري؟
حقيقتاً نه، اما دلچسب ترينش چرا.
گوش مي كنم!؟
ماجرا مربوط مي شود به حضور يك كارشناس فرانسوي در ايران كه مسايل مختلفي را مطرح كرد. در آن ميان بازگو كردن مسايل پشت پرده  11 سپتامبر آمريكا براي من خيلي دلچسب بود.
سخت ترين لحظه هاي خبري شما؟
متفاوت است. اما گمان مي كنم سخت ترين آن به سفرهاي استاني رئيس جمهور برگردد، اصلاً دكتر احمدي نژاد به پركاري در ميان خبرنگارها معروف است. اين سفرها در عين سنگيني و فشردگي برايم ماندگاري خاصي داشت؛ زيرا با خيلي از موقعيتها رو به رو شدم.
مثلاً؟!
خيلي از سختيها و مشكلاتي كه از نزديك نديده بودم و تازه آنها را لمس مي كردم.
معمولاً روزي چند ساعت دنبال خبر هستيد؟
براي اين كار نمي شود مقطع زماني در نظر گرفت. به نوعي مي شود گفت من از صبح تا شب درگير اين كارم. حتي زماني كه منزل هستم و مشغول استراحت SMSهاي خبري دارم.
گمان مي كنيد تفاوت خبرنگار مطبوعات با خبرنگار رسانه اي مثل صدا و سيما در چيست؟
مطبوعات يك كار حرفه اي را دنبال مي كنند و نسبت به خبرنگار صدا و سيما با فرصت زماني بيشتري مي توانند خبر را مخابره كنند. اما خبرنگار رسانه اي مثل تلويزيون در همان حين بايد خبر را انتقال داده و خبر كامل را تهيه كرده و در كنارش مصاحبه و گزارش و... هم داشته باشد.
پس با وجود اين شما بايد گاف هاي زيادي داده باشيد؟
نمي شود گفت اصلاً گاف ندادم، اما گاف بزرگ هم نداده ام. خبرنگار حوزه سياسي اولين گافش آخرين آن خواهد بود بخصوص در رسانه اي مثل تلويزيون كه وقتي خبر روي آنتن رفت تكذيب كردنش مشكل است.
با توجه به سياسي بودن حوزه كاريتان، صريح ترين انتقادي كه مي تواني به دولت حاضر داشته باشي، كدام است؟
البته نمي شود گفت انتقاد، شايد بهتر باشد بگوييم پيشنهاد و آن همان نكته اي بود كه به رئيس جمهوري در نشست اخيرش با خبرنگاران گفتم؛ در حقيقت فرموده مقام معظم رهبري در اشاره به ضعف نظام اطلاع رساني روابط عمومي هاي دولت بود؛ اينكه تلاشهاي دولت آن گونه كه بايد منعكس نمي شود.
داغ ترين خبر سياسي اين روزها؟
اين هم متفاوت است به نوعي سهميه بندي بنزين را مي توان عنوان كرد كه با همه اقتصادي بودنش بازتابهاي سياسي مختلفي داشته، به نوعي هم مسأله هسته اي و نمايش مقتدرانه عزت ايران اسلامي در سياست خارجي كه بعد از  28 سال تلاش مستمر كارگزاران با هدايت و رهبري مدبرانه ولي فقيه بيش از گذشته نمايان مي شود.
مي گويند خبرنگارها فقط حرف مي زنند.
يعني چه؟
خوب يعني اين كه اهل عمل نيستند؟
اين بستگي به اين دارد در چه زمينه هايي آن را به كار بگيري. بعضي وقتها پيش مي آيد ديگر؛ مثل گزارشي كه امسال دوستانم آقاي مراتي و امامي از اعتكاف تهيه كردند و در آن مراتي از امامي قول مي گيرد كه سال ديگر از معتكفان باشند و امامي در عين صداقت مي خندد و مي گويد: ما خبرنگارها زياد خوش قول نيستيم؛ منظور اينكه ما به خاطر نوع كارمان در اختيار خودمان نيستيم و شايد به خاطر همين است.
بعضي ها هم معتقدند خبرنگارها آدمهاي پررويي هستند.
گمان مي كنم مناسب ترينش اين باشد كه بگوييم آدمهاي جسور و پر جرأتي هستند. كساني كه به درون اين كار مي روند، هراس كمتري نسبت به بقيه دارند.
با وجود اين مهمترين آفت كار خبرنگاران امروز چيست؟
اينكه خودش را وابسته به جناح خاصي بداند و تفكرش را در اطلاع رساني دخيل نكند.
ارزش زندگي يك خبرنگار به چه چيز است؟
داشتن به موقع خبر و اينكه آنها را به موقع درست و بدون در نظر گرفتن سلايق شخصي منعكس كند.
براي ماندگار شدن در اين حرفه چه چيزهايي لازم است؟
تلاش، تلاش، تلاش، انگيزه، انگيزه، انگيزه، خلاقيت، خلاقيت، خلاقيت توجه داشته باشيد اين تكرار به معني تأكيد آن است.
مگر اين شغل چه جذابيتهايي دارد كه اين قدر فاصله گرفتن از آن دشوار است؟
بگوييد چه جذابيتهايي ندارد. شما با محيطي سر و كار داريد كه روز به روز به معلوماتتان اضافه مي شود. علاوه بر آن محيط پر جنب و جوش و فعال خبر هيجان انگيز هم هست.
راستي انتخاب حوزه سياسي دلخواه خودتان بود؟!
من به مباحث سياسي علاقه مندم و در كنار آن حوزه هاي اجتماعي به خاطر مرتبط بودن با مردم را خيلي دوست دارم و در اين زمينه هم سعي مي كنم فعال باشم، اما صلاحديد مسؤولان من را به حوزه سياسي كشاند، اما به هر حال از حوزه كاري خود لذت مي برم.
اولين چيزي كه با شنيدن نام اين افراد به ذهنتان مي رسد.
كروبي: سادگي و صميميت خاصي دارند.
حداد عادل: با شوخ طبعي ها، ملاطفت ها و شخصيت منحصر به فرد ادبي شان به خاطر مانده است.
هاشمي رفسنجاني: به خاطر سابقه طولاني شان خبرنگارها زياد با ايشان راحت نيستند.
خاتمي: شيك پوش و خوش پوش
احمدي نژاد: همان پركاري، صميميت و صريح بودنشان
براي اينكه همه وعده هايي را كه دوست داري به سرانجام برساني از خدا چند سال زمان مي خواهي؟
از خداوند عمر با عزت و عاقبت بخيري مي خواهم و اين ممكن است در عمر خيلي كوتاه باشد.
چه چيزي را براي اين گفت و گو آماده كردي و من نپرسيدم.
يادي مي كنم از همه كساني كه در اين عرصه مرا ياري كردند بويژه از استادانم در واحد مركزي خبر و پخش اخبار كه شايد راضي نباشند دقيقاً نامي از آنها ببرم، ولي به عنوان يكي از جوان ترين خبرنگاران واحد مركزي احترام خاصي براي پيشكسوتان قايلم و همين جا از تك تك شان به خاطر راهنمايي شان سپاسگزارم و از دوستانم به ويژه كامران نجف زاده كه مثل برادر مرا ياري كرد، ياد مي كنم.
از همه شهداي عرصه خبر شهيد رهبر، شهيد حسن هادي شهيد صارمي و ديگر شهداي اين عرصه و دوستان عزيزم در حادثه سقوط هواپيماي سي - 130 كه هيچ گاه از خاطر نمي روند. باشد كه هميشه در راه شهدا حركت كنيم.